بسمه تعالی
مصاحبه با فصلنامه علمی، پژوهشی و تحقیقاتی پیام صبا – بهار 1396
* لزوم توجه به شرکتهای دانش بنیان تا چه اندازه مهم و تاثیر گذار است؟
یکی از مشکلات مهم، عدم وجود ارتباط مطلوب بین بخشهاست. به این معنا که ما نتوانسیم دانش فنی را بر اساس نیاز جامعه، نیاز صنعت و کشور همراستا کنیم. بنابر این اول باید توانمندیهای خود را بشناسیم (منابع خدا دادی موجود مثل معادن، نفت و ... بخصوص نیروی انسانی توانمند)، سپس نیازهای خود را مشخص و بر اساس آنها روی این حوزهها تمرکزِ کرده و دانشِ فنیِ خود را بالا ببریم. با داشتن مواد اولیه، متاسفانه تنها بخش کوچکی از نیازها فراوری میشود، چون اطلاعات و علوم کافی را در اختیار نداریم آن دسته از کشورها که توان و دانش فنی لازم را دراختیار دارند، مواد اولیه ما را خریداری و فراوری میکنند و دوباره به خودمان میفروشند. بنابر این باید توجه ویژهای به تقویت بخش علمی، صنعتی و تکنولوژیکی داشت. ضمنا بسیاری از اطلاعات و دانشهای ما قابلیت صنعتی شدن ندارند و در صورت تصمیم در اجرایی کردن آنها، هزینههای سنگینی بر شانههای چرخه تولید خواهد افتاد. پس اگر فکر کنیم همه چیز را باید خودمان بسازیم اشتباه است چون در واقع باید آنچه برای کشور سودمند و ضروری است تولید گردد. ساخت همه چیز در داخل مقرون به صرفه نیست.
* ما می توانیم تعاملات گسترده و مفیدی با کشورهای صاحب تکنولوژی داشته باشیم و مبادلات و معاملات خود را با کشورهای دیگر ارتقا دهیم، اما گویا تمرکز بیش از اندازه روی کشور چین مانع تحقق این طرحها میشود، از نظر شما دلیل این تمرکز چیست؟
اینکه ارتباط ما با کشوری مثل چین ارتباطی تقریبا گسترده است به این دلیل بوده که در زمان تحریم، کشور چین همکاریهای تجاری و بازرگانی خود را با ایران حفظ کرده است.
در سالهای 94 و 95 رایزنیهای متعددی با برخی کشورهای صاحب تکنولوژی انجام شد و عدم این تعاملات در سالهای گذشته به دلیل وجود تحریمها بود هر چند در زمان تحریم، واحدهای تولیدی توانستند تعاملاتی را با برخی از شرکتهای صاحب نام و صاحب تکنولوژی برقرار کنند که البته در قالب قرارداد نبوده و آن دسته از واحدهای تولیدی که توانمندیهای لازم را داشتند به صورت غیرمستقیم ماشینآلات، مواد اولیه و حتی تکنولوژی را خریداری کردند بطوریکه با مطالعه و تحقیق توانستند به آن تکنولوژی دست یابند. هرچند موانعِ تعامل و ارتباطات، بعد از برجام بطور کامل برداشته نشده اما جلسات متعددی برگزار و درحال حاضر طرفین در مرحله ارزیابی یکدیگرند و قطعا به نتایج خوبی خواهیم رسید.
* برای نائل شدن به دستاورد مهمی چون صادرات محصولات ساخت داخلی، چه وظایفی بر عهده دولت است و به نظر شما در صورت نادیده گرفتن این مهم باید منتظر چه اتفاقی در صنعت و تجارت بود؟
این نقش تنها متعلق به دولت نیست بلکه مشارکت همگانی را میطلبد. اگر دولت زیرساختها را مهیا کند اما محصولات تولیدی تولیدکنندگان فاقد کیفیت لازم باشد، آن محصول هرگز مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. با این وجود برخی از محصولات ساخت داخل از کیفیت لازم در حد رقابت با محصولات با کیفیت خارجی برخوردارند که متاسفانه به بازار تقاضا معرفی نشدهاند. واضح است که ایجاد زیرساختها منوط به تلاش دولت است و اگر دولت ارتباطات را تا جایی برقرار کند که تفاهم نامههای لازم منعقد گردد، حتما بسیاری از مشکلات رکود اقتصادی مرتفع خواهد شد. دولت میتواند با دادن مشوقهای صادراتی به واحدهای تولیدی، ایجاد ارتباط بین تجار داخلی و خارجی، هدایت تولید کننده به اجرای پروژههای مختلف، کاهش تورم و ثبات اقتصادی حمایت لازم را از صنعت و تولید داخلی به عمل آورد. ضمنا تامین زیرساختهای توسعهای مانند حمل و نقل و ... توسط دولت باعث کاهش هزینهی تولید شده و تولید کننده تلاش خود را در جهت ورود تکنولوژی به داخل کشور مضاعف خواهد کرد که این امر سبب تربیت نیروی انسانی ماهر میشود. نیروی انسانی تحصیل کرده بدون امتیاز نبوغ در تولید و بدون داشتن تفکر و فرهنگ کار، هیچ تاثیر مثبتی در پیشبرد صنعت و تجارت نخواهد داشت. در حال حاضر ما تعداد محدودی نیرو برای پشت میزنشینی لازم داریم و عمده نیاز کشور به نیروی کار خلاق، ماهر و محقق است که اطلاعات سیاست گذاریهای لازم را داشته باشد و بتواند دستورالعلها را بر مبنای توانمندیهای کارِ عملی طراحی کند.
* چه تفاوتی میان میزان مالیات کالاهای تولیدی و کالاهای وارداتی وجود دارد؟
میزان مالیات، بر بخشهای تولیدی بسیار تاثیرگذار است. متاسفانه قیمت تمام شدهی محصولات ساخت داخل بالا است که دلائل متعددی در آن تاثیرگذار است. بعضا کیفیت پایین محصولات تولیدی، تکنولوژی ضعیف و پایین بودن ظرفیت تولید و عوامل متعدد دیگر، باعث افزایش قیمت و کاهش رقابت پذیری می شود. این امر امکان رقابت با کالاهای وارداتی را کم می کند، بنابر این دریافت حقوق دولتی و مالیاتها اگر بدون در نظر گرفتن شرایط و مشکلات تولید انجام شود فشار بر تولید کننده مضاعف می شود. از آنجاییکه دولت نمیتواند از بخش های تجاری بدلیل شفاف نبودن معاملات تجاریشان مالیات مربوطه را اخذ نماید، نهایتا فشار خود را بر بخشهای تولیدی که قابل دسترس تر هستند و بر روی آنها نظارت و کنترل وجود دارد، وارد میآورد. آن بخش از مالیاتهایی که به دولت پرداخت نمیشود مربوط به شرکتهایی است که درآمدهایشان در جایی ثبت نیست و ردپایی از آنها وجود ندارد. رصد و ساماندهی این شرکتها و لحاظ کردن آنها در لیست مالیاتی و اخذ مالیات از پر درآمدهایی که اطلاعات آنها در جایی ثبت نیست، مطمئنا فشار روی تولید کننده را کاهش خواهد داد.
* چه نکاتی را حائز گوشزد و توصیه به فعالین بخش خصوصی میدانید؟
مهمترین گام در تعالی، اتکا به خود است. باید به خود باوری برسیم و یقین داشته باشیم که میتوانیم کارهای مهم و تاثیرگذار انجام دهیم.
دومین مساله که بسیار مهم است، میزان سهم آورده به چرخه تولید است. سهم آورده بیشتر یعنی اعتقاد به تولید نو و اطمینان به بالا رفتن سطح کیفی محصولات تا حد رسیدن به جایگاه رقابت در بازارهای مختلف و ارتقای توان و قدرت بیشتر برای ورود به بازارهای جهانی. ضمنا اولویت بندی در سهم آورده بسیار مهم است. اختصاص درصدهای معقول به مناطق محروم، حاشیههای شهری، شهرکهای صنعتی و بخشهای مورد نظر دیگر باید توسط تولیدکننده مورد مطالعه، اولویت بندی و پشتیبانی قرار گیرد. اگر سهم آورده دولت زیاد باشد، تولیدکننده انگیزه کمتری برای تولید موفقیتآمیز خواهد داشت چون تمام مسوولیتها و عواقب را بر شانههای دولت میبیند. به این ترتیب، وقتی به دلیل تحریم ها یا مشکلات دیگری که ممکن است برای دولت اتفاق بیفتد، سهم آورده دولت مثلا از70 درصد به 40 درصد افت میکند، عملا سرمایهها بلوکه میشوند و دیگر هیچ اتفاقی در صنعت تولید جز شکست نخواهد افتاد. پس وقتی کارآفرین سهم بیشتری را وارد چرخه تولید کند در حفظ و افزایش آن خلاقتر، متعهدتر و کوشاتر خواهد بود.
* توسعه تجارت همگام با تکنولوژی چه کمکی به اقتصاد مقاومتی میکند؟
توانمندی علمی، تکنولوژیکی و فناوری، به راحتی موجب کاهش ضایعات، تورم، و هزینههای اضافی و تحمیل شده میشود. سطح عرضه و تقاضا بالا رفته و نیاز مشتری به خوبی تامین خواهد شد. ضمنا کاهش انرژی و استفاده بهینه از انرژی و جلوگیری از هدر رفت منابع را به دنبال خواهد داشت که کمک شایانی به تحقق اقتصاد مقاومتی است.
* به نظر شما در خصوص بهبود وضعیت کنونی بیکاری چه تدابیر و راهکارهایی می توان اتخاذ کرد؟
بیکاری پدیده مستقلی از سایر پدیده های اقتصادی نیست و همه دستاندرکاران چرخه اقتصادی باید برای برطرف کردن آن با یکدیگر همکاری کنند. رشد اقتصادی یا به تعبیری شکلگیری فعالیتهای اقتصادی پیش شرط کاهش بیکاری است.
نکته قابل توجه این است که هر رشد اقتصادی نمیتواند مفید باشد بلکه ممکن است آسیب زننده نیز باشد، مانند خام فروشی مواد معدنی و منابع طبیعی که در بلند مدت خسارات سنگینی وارد میآورد. برای ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری، ضرورت تدوین برنامه جامع با دو مشخصه لازمالاجراست: نخست، برنامه مورد نظر باید با شناخت علمی و دقیق و به دور از هرگونه نگاه حزبی و جناحی به اقتصاد و متکی به منابع و امکانات داخلی باشد و دوم، تدوین این برنامه میبایست توسط متخصصینی صورت گیرد که شناخت جامع به اقتصاد داخلی، اقتصاد منطقه و جهان داشته باشند و تسلط آنها بر مبحث مطروحه به میزانی باشد که بتوانند استراتژی اقتصادی را به گونهای طراحی کنند که منجر به انجام فعالیتها و حرفههایی شود که مبتنی بر قابلیتها و مزیتهای واقعی اقتصاد بوده و ساخت داخل توانایی رقابت با بازارهای خارجی را به دست آورد. در این حالت است که میتوان رخداد اشتغال پایدار و کاهش بیکاری را در کشور رویت کرد.
* این رشد اقتصادی نیازمند چه عامل یا عواملی است؟
برای رشد اقتصادی در کشور، نیاز به تکنولوژیهای جدید و تربیت نیروی انسانی ماهر یک عامل حیات بخش است. با توجه به سالها عقب افتادگی ناشی از سالها فشار و تحریم، خوشبختانه با تلاشهای صورت گرفته توسط دولت، بخصوص بخش خصوصی و افراد تحصیل کرده، کارآمد و کارآزموده این مشکل در حال رفع شدن است که با کمی برنامهریزی و حمایت منطقی از بخشهای توانمندِ بخش خصوصی برای وارد کردن تکنولوژیهای جدید، میتوان رشد چشمگیری در سطح علمی کشور را ملاحظه کرد که باید آنها را با نیاز بخش تولید همسو و همگرا کنیم. از جمع این عوامل میتوان به یک تغییرات اساسی و شگرف در تولید و اقتصاد نایل آمد. در کنار همه اینها، تعاملات سیاسی و اقتصادی با حفظ منافع ملی بسیار ضروری است. با تغییر تکنولوژی محصولات با کیفیتتر و قیمت تمام شده پایینتری تولید و عرضه میشود که در نتیجه قدرت رقابت پذیری افزایش یافته و مانعی برای واردات بی رویه و همچنین کاهش تورم نیز خواهد بود.
با کاهش قیمت و ایجاد ثبات در آن، تقاضای کالا به تدریج افزایش یافته و در نتیجه نیاز به تولید افزایش مییابد. بنابر این تولیدکنندگان اقدام به جذب نیروی انسانی بیشتر و افزایش تولید خواهند کرد. تاکید میشود که نیاز به نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده جزو ضروریِ تولیدِ امروز است. در این صورت است که به منظور و هدف رشد اقتصادی، کنترل تورم و کاهش معضل بیکاری دست خواهیم یافت. به دنبال همهی اینها، ضرورت ایجاد زیرساختها و منابع مالی، بسیار ضروری و راهگشا است که برای این امر باید بخش عمدهی درآمدهای نفتی صرف تامین زیرساختها شود. مهمترین آنها شامل حمل و نقل ریلی، دریایی، هوایی و توسعه جادهای است. ضمنا فرهنگسازی به هیچوجه نباید فراموش شود و پرداختن به آن باید به طور پیوسته و تلاشی پر رنگ تا رسیدن به نتیجه مطلوب دنبال گردد. این کار میتواند از مدارس آغاز شده و به سمت آحاد جامعه هدایت و رشد داده شود.